محمدامين محمديانمحمدامين محمديان، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

محمدامين، يه گل پسر، يه تاج سر

چگونه با فرزندان خود درباره خشونت گفت و گو كنيم

1392/6/26 13:14
162 بازدید
اشتراک گذاری

 

امروزه خشونتموجود در جامعه ، مسئلۀ مهمي براي خانواده ها به شمار مي آيد . ظاهراً همه جا پراز خشونت شده است و اين مسئله مرا به عنوان يك درمان گر و كسي كه خود صاحب فرزند است ، عميقاً آزارمي دهد . بخشي از وظيفۀ والدين حمايت از كودكان شان در برابر شرارت هاي موجود دردنياست . اما هنگام مواجهه با آن چه بايد كرد ؟ تيراندازي هاي اخير در مدارس ودرگيري هاي مداوم در سراسر دنيا باعث شده است تا صحبت با كودكان راجع به خشونت ازمسائل ضروري به شمار آيد . راه ساده آن است كه منتظر شويم كودكان خود اين مسأله رامطرح سازند نه اين كه به عنوان يك راهنما راجع به خشونت با آن ها صحبت كنيم . متأسفانهبسياري از كودكان فكر مي كنند همه چيز را مي دانند و سعي مي كنند اين مسائل راتجربه و درك محدود خود بپذيرند و هرگز حتي يك كلمه هم راجع به آن صحبت نكنند . ولياين بدان معنا نيست كه والدين نيز بايد در اين زمينه اقدامي نكنند . صحبت كردن باكودكان در مورد خشونت باعث مي شود تا آن ها نگراني ها و عدم امنيتي را كه در درونخود پنهان داشته اند آشكار سازند . كودكان احساس امنيت را از رفتار بزرگ ترها واساساً والدين خود دريافت مي كنند . چگونگي رفتار و گفتار ما تأثير مستقيم برسلامت رواني كودكان مان دارد .

اولين قدم درصحبت راجع به خشونت ،‌ درك افكار و احساسات آن ها در مورد اين مسئله است . بهترينراه آسان ترين راه است : از آن ها راجع به نوع تفكر و احساس شان بپرسيد . اين سوالبه شما كمك مي كند تا احساس كودك خود را بفهميد و بدانيد چه نگراني هايي دارد . نشان دهيدكه مايل به شنيدن حرف هايش هستيد و بدون هيچ قضاوتي تمام توجه خود را به او معطوفكنيد . بسياري از والدين فوراً‌ به نوع عقايد كودك واكنش نشان مي دهند و صحبت هاياو را غير منطقي   مي خوانند . برخيترس كودك را ناديده مي گيرند : «تو نبايد اين قدر بترسي» . حتي برخي بزرگ ترها ،‌كودكرا نسبت به آن چه فكر مي كند نادان ،‌ احمق يا خيلي احساساتي مي خوانند . مطمئناًاين شيوه ،‌ احساسات كودك را سركوب كرده و اجازه نمي دهد تا كودك با والدين خود ،‌نه حالا و نه در آينده ارتباط برقرار كند . در حين صحبت ،‌ با نشستن و زانو زدن درمقابل او خود را هم سطح او قرار دهيد . اطمينان حاصل كنيد كه هيچ چيز موجب مزاحمتو حواس پرتي شما نمي شود (مثلاً‌ تلويزيون و راديو را خاموش كنيد) . موضوع صحبت رابه خود آن ها بكشانيد .

مرحلۀ دوم اهمیت  دادن به نظرات كودك است .به او بگويید : «بيشتر راجع به ترس از كسي بگو كه مي خواهد تو را اذيت كند» . در اين صورت كودك احساس ميكند چيزي را كه بايد بگويد مهم است و پيش پا افتاده نيست . اين مسئله باعث مي شودتا والدين از احساسات دروني كودك خود آگاه شوند . اگر نظرات كودك واضح    است ،‌ آنچه را كه شنيده ايد دوباره تكراركنيد . البته مثل طوطي نباشيد‌ ،‌ فقط خلاصه آن چه را كه شنيده ايد بازگو كنيد .به اين ترتيب شما و كودك تان از نظر روحي در يك شرايط قرار مي گيريد .

در مرحلۀ سومكودك را با احساسات و ديدگاه هاي خود در مورد خشونت شريك سازيد . اين بدان معناستكه قبل از آن بايد احساسات و ارزش هاي خود را بشناسيد . چه احساسي نسبت به خشونتداريد ؟ سيستم ارزشي شما در مورد  قتل ،مرگ و خشونت چيست ؟ اگر پاسخي براي اين سوالات داريد پس مي توانيد كودك را در احساسخود شريك سازيد . كودك را محترمانه ، ساده و مستقيم شريك احساسات خود كنيد . طرزگفتن ،‌ از آن چه مي خواهيد بگوييد مهم تر است . اما اطمينان حاصل كنيد كه مسائلواقعي را مي گوييد . آنچه مي خواهيد بگویید بستگي به سن كودك و ارزش هاي شما دارد.  كودكان كم سن و سال به سختي تفاوت بينواقعيت و خيال را درك مي كنند و نشان دادن اين تفاوت بين واقعيت و خيال را درك ميكنند و نشان دادن اين تفاوت به آن ها بسيار مهم است. ممكن است برخي والدين بگويند«من مي دانم در كارتوني كه نگاه مي كني يكي از شخصيت ها به ديگري شليك مي كند امااتفاقي نمي افتد ، اين خيلي با واقعيت فرق مي كند . در زندگي واقعي وقتي به كسيشليك شود ممكن است زخمي شود يا حتي بميرد .» براي كودكان كم سن تر ، از دادنتوضيحات دقيق خودداري كنيد. زيرا آن ها توجه خود را به شما از دست مي دهند و قادربه پذيرش توضيحات طولاني نيستند . يكي دو جمله كافيست . علاوه بر آن مي توان ازطرح ها  و كتاب هاي كودكان درمورد خشونت استفاده كرد . در پايان هر قسمت به آن ها اطمينان دهيد كه دوست شانداريد و نهايت سعي خود را در مراقبت و محافظت از آن ها مي كنيد و آن ها در امانهستند . كودكان بزرگ تر قاردند تا افكار   احساسات خود را واضح تر به زبانآورند اما به آن ها اجازه ندهيد تا با آوردن  بهانه اي از صحبت كردن با شما طفره بروند . همان اصولي را كه با كودكانكم سن تر داشتيد در اين جا هم پيادهكنيد . اما در اين مورد مجاز هستيد تا عميق تر در مورد خشونت صحبت كنيد .

با هم به تماشاياخبار بنشينيد يا تيتر روزنامه  ها را بلندبراي هم بخوانيد و با كمي مكث بين آن ها در مورد تيترها صحبت كنيد . از او بپرسيدآيا كسي را      مي شناسد كه قرباني خشونتشده باشد . فرزندتان هر چه بزرگ تر باشد بيش تر احتمال دارد كه چنين كسي را بشناسديا در مورد آن شنيده باشد . در مورد خشونتي كه مثلاً‌ در مدرسه براي او اتفاقافتاده است صحبت كنيد . بدون آن كه چيزي را به او تحميل كنيد بكوشيد ارزش هاي اورا هدايت كنيد با به او بگوييد كه چه ديدگاههايي انساني تر است . به راه هايي كهدر جامعه براي كمك به قربانيان خشونت وجود اشاره كنيد . فعال بودن شما در اينزمينه ،‌ قدرت مندي شما را به كودك مي گوييم بسيار مهم است و ما بايد راجع به اينمسائل با كودكان صحبت كنيم . انكار وجود چنين واقعياتي نتايج خوبي ندارد .

به طور واقعي ،ناديده گرفتن يا نپرداختن به موضوع خشونت ، ترس و نگراني كودك شما را افزايش ميدهد . حتي مهم تر از اين كه ، ‌طرز صحبت كردن با كودك در مورد خشونت ، تأثير عميقيبر احساس او نسبت به خودش ،‌ قدرت او در تشخيص درست از غلط و نوع رابطۀ او باوالدينش مي گذارد .

 

نویسنده: لادن نصیری.... چاپ در ماهنامه کودک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)