کودکان؛ آینه رفتار والدین
گاهی والدین فراموش میکنند باید زمینه و بستر اخلاقگرایی کودک را حتی قبل از تولد فراهم کنند تا در آینده با چالشها و آسیبهای کمتری مواجه شوند.
طرح از: جلال حاجی زاده
این واقعیت، انکارناپذیری است که همه پدرها و مادرها، خواهان داشتن فرزندی خوب و سالم، از نظر جسمی و روحی هستند؛ کودکی که از نظر رفتار و اخلاق در زندگی فردی و اجتماعی خود و بهنوعی در همه مراحل تکامل، وضعیت ایدئالی داشته باشد. اما نکته درخور توجه اینجاست که هنوز بسیاری از والدین نمیدانند نقش آنها بهعنوان بنیانگذاران خانواده در اخلاقگرایی کودکانشان چقدر تاثیرگذار است.
اینکه والدین چگونه میتوانند الگوی اخلاق در کودکان باشند و آموزش مسائل اخلاقی از چه زمانی باید آغاز کرد و اصولا باید با چه شیوه و سبکی همراه باشد، بهانهای شد تا بهسراغ دکتر پیمان هاشمیان، فوقتخصص روانپزشکی کودکان برویم تا این مسئله را که گاه، باعث بروز ناهنجاریها در خانواده و بعضا در جامعه میشود، با وی زیر ذرهبین ببریم. وی موشکافانه به نکاتی اشاره دارد که در ادامه میخوانیم.
کودکان تقلیدگر هستند
دکتر پیمان هاشمیان میگوید: یکی از روشهای یادگیری رفتارها در بچهها از یکسالگی، « تقلید کردن» است. به این ترتیب که کودک از اطرافیان خود تقلید و الگوبرداری میکند و ممکن است آن فرد، پدر یا مادر یا یکی از دوستان و نزدیکانش باشد. کودک نمیداند الگوها خوب است یا بد، اما بهصورت عادت یاد میگیرد این کار را باید انجام دهد.
وی میافزاید: معمولا کودک از یکسالگی همدلی را آغاز میکند؛ یعنی رشد اخلاقی بچهها تقریبا از سال نخست زندگیشان آغاز میشود. آنها میآموزند اگر چیزی را میخورند، به مادر و دیگران هم تعارف کنند. این رشد اخلاقی از یکسالگی آغاز و در پنجسالگی بهاوج میرسد.
وی با بیان این مطلب که پدرومادرها بهدلیل حضور فعالی که در محیط خانه دارند، بیشترین الگوهای اخلاقی، رفتاری و شخصیت را به کودکانشان میدهند، تصریح میکند: اگر پدرومادرها حضور کمرنگی داشته باشند و احیانا با هم درگیر باشند یا بروز هیجانات در آنها مثل پرخاشگری، افسردگی، اضطرابها و واکنشها به اطراف بیشتر باشد، بیتردید همان رفتارها را به کودکشان منتقل میکنند.
این فوقتخصص روانپزشکی کودکان ادامه میدهد: باید سعی کنیم الگوهای اخلاقی و رفتاریمان را در خانه که مهمترین عنصر جامعه هست، درست اجرا کنیم. وقتی مادر وسواسی یا استرسی باشد، بسیاری از اخلاقیات خود را به فرزندش منتقل میکند. فرزندی که پدرومادر افسرده دارد، تنبلی و خوابآلودگی را در خود و بچههای دیگر تقویت میکند.
پدرومادرها برای کودکان خود همچون آینهاند
دکتر هاشمیان بر این باور است الگوهایی که والدین در اخلاقگرا کردن کودکان خود باید بدانند، این است که الگوهای صحیح از همرفتاری، همگفتاری و همهیجانی با آنها منتقل میشود.
وی اظهار میکند: در فرایند رشد کودک و از سهسالگی به بعد، وقتی او به مراحل رشد جنسی میرسد، پدر از همه بیشتر به فرزند پسر خود کمک میکند و بهدلیل رفتارهایش الگو میشود و مادر نیز برای دختر. در خانوادههایی که مادران سعی میکنند به الگودهی برای فرزند پسر خود بپردازند، تربیت بهدرستی شکل نمیگیرد.
پیمان هاشمیان علت این مهم را اینگونه تشریح میکند: پسربچهها بیشترین مراودات را باید با پدر انجام دهند تا الگوهای مردانه را کسب کنند. ضمن اینکه حضور فرزند پسر با پدر، باعث رشد جنسی او میشود و تعارضهایی که ممکن است با جنسیت خود داشته باشد، با وجود پدر از بین میرود. این در حالی است که با حضور مادر، این قبیل مسائل برایش معما میشود و ممکن است مشکلاتی را دامن بزند. به همین دلیل، نقش پدر برای پسر در سن سهسالگی، نقش کلیدی بوده و برعکس برای دختر نیز نقش مادر در این سن کلیدی خواهد بود. در مجموع، برای هرکدام از فرزندان باید والد همجنس، قدرتمندتر در محیط خانه نقشآفرینی کند.
پدر و مادرها باید از خود شروع کنند
این فوقتخصص روانپزشکی کودکان یادآور میشود: اگر والدینی هستند که خود دچار مشکلات اخلاقی و روانی مثل دروغگویی، اضطراب و... باشند و از طرفی، واقعا بخواهند فرزندشان درست تربیت شود و از نظر اخلاقی سالم رشد کند، در درجه اول باید خود را اصلاح کنند تا کودکشان هم اصلاح شود.
وی میافزاید: والدین باید تلاش کنند رفتارهایی که از آنها سر میزند کنترلشده باشد و با مراجعه به روانپزشک سعی کرده در ابتدا مشکلات فکری، هیجانی و رفتاری خودشان را اصلاح کنند.
دکتر هاشمیان با بیان اینکه از یاد نباید برد که هیچکس جایگاه پدر را در تربیت اخلاقی فرزند نمیگیرد، اذعان میدارد: اگر این اتفاق نیفتد و بر فرض، پدر خانواده الگوهای رفتاری بسیار بدی داشته باشد همچون اعتیاد و بزهکاری، وقتی مادر میبیند پدر الگوی خوبی برای فرزندش نیست یا نمیتواند نقشآفرینی کند، باید در این سنین از وجود نزدیکترین شخص مذکر فامیل، مثل دایی و عمو بهعنوان جانشین، برای ایفای نقش مردانه در برابر فرزند پسر استفاده کند.
در هر خانه باید بهداشت محیط و روان موجود باشد
وی با اشاره به اینکه پدرومادرها باید مجموعهای اصول اخلاقی را یاد بگیرند، میگوید: روشهای کنترل در خانه، ازجمله اصول اخلاقی است؛ آنها باید بدانند که هر رفتار و گفتاری را نمیتوانند داشته باشند و برای مثال، در هنگام ناراحتی شدید نیز نباید در حضور فرزندان به داد و فریاد یا شیون بپردازند.
این کارشناس خاطرنشان میکند: برای تبیین درست رفتارهای اخلاقمدارانه، والدین علاوهبر اینکه باید خود را اصلاح کنند، از نظر رشد روانی نیز باید خود را همسو کنند. باید به بهداشت روانی اهمیت دهند تا محیطی آرام را در خانه ایجاد کنند.
وقتی کودک احساس کند محیط برایش امن و آرامشبخش است، از پدرومادر الگوبرداری میکند و مراحل رشد روانی خوبی را سپری میکند. توجه به علائمی اهمیت دارد که در کودک مشکلاتی ایجاد میکند و درمان سریع آن علائم بهویژه اضطرابها و بیشفعالیها میتواند از خیلی بیماریها در آینده پیشگیری کند.این روانپزشک حوزه کودکان میگوید: توجه به مجموعهای علائم در بچهها و مراجعه به روانپزشک بهمنظور اصلاح آنها یا توجه به سرشت بچهها و نحوه تربیت و مراجعه به روانپزشک لازم و ضروری است.
وی تصریح میکند: از آنجاییکه رشد کودکان در بخشهای مختلفی اتفاق میافتد و در همه آنها، رشد اخلاقی، اجتماعی، هیجانی و شناختی وجود دارد، بچهها در هرکدام از این مرحلهها رشد میکنند و لازم نیست ما برای هرکدام ترتیب و توالی قرار دهیم که مهارتهای هیجانی، مهارتهای اخلاقی و اجتماعی را تقویت کند. البته آشنایی با بایدها و نبایدها در هر سنی، شیوه خودش را دارد.
از ١٨ماهگی به بعد، آموزش غیرمستقیم
در ادامه، این فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان با اشاره به این مهم که باید خانوادهها با اصول درست فرزندپروری آشنا باشند، اظهار میکند: گاهی میتوان تا یکسالونیمی الگوها و باید و نبایدها را بهصورت مستقیم به کودک انتقال داد؛ اما از ١٨ماهگی به بعد، دیگر کودک آموزش مستقیم را نمیپذیرد. اگر به کودکی که دو ساله است آمرانه رفتار شود، دچار عارضه لجبازی میشود و اصول اخلاقی را یاد نمیگیرد. پس، توجه به مرحله دوم رشد کودک، بسیار بااهمیت است. هرچند رشد عاطفی معنوی و اخلاقی کودک از یکسالگی شروع میشود.
وی میافزاید: ممکن است کودک از بدو تولد اخلاقیات را دریافت کند، اما هنوز علم به این مسئله که چگونه یک نوزاد یکماهه اصول اخلاقی را میفهمد، دست پیدا نکرده است.
پیمان هاشمیان بر این باور است که خانوادهها باید توجه کنند یکی از راههای مهم تربیت اخلاقی، درست رفتارکردن پدرومادرها و همچنین آمادگی آنها برای فرزنددار شدن است؛ چراکه ابتدا باید استحقاق پدرومادر شدن را پیدا کنند و بدانند آیا توانایی نگهداری و اصول فرزندپروری را آموختهاند یا خیر. اگر پدرومادر با اصول فرزندپروری آشنا باشند، اصولا راه و روش تربیت ساده میشود، ولی اگر این تفکر را داشته باشند که حالا فرزنددار شویم و بعد ببینیم چه میشود، فرزندهای خوبی از نظر اخلاقی نخواهند داشت و ممکن است حتی دردسرآفرین بار بیایند.
صفحه 12 روزنامه شهرآرا مورخ 1 بهمن93