تکفرزندها سکویی برای مهارتآموزی ندارند
با کمی تأمل میتوان دریافت که اینگونه کودکان، بیشتر تکفرزند هستند و تعاملنداشتن با خواهر یا برادر در خانواده و نیاموختن مهارتهایی که تنها از این طریق بهدست میآید و درواقع، مابهازای دیگری ندارد، سبب شده است آنها با مهارتهای اجتماعی بیگانه و ناآشنا باشند.
مشاهدات نشان میدهد اینگونه کودکان، بیشتر علاقهمندند تنها بازی کنند و اسباببازیهای خود را به بچههای دیگر ندهند و در درازمدت خلقوخوی ویژهای پیدا کنند که مانع رشد طبیعی شخصیتی و روانی آنها خواهد
بود.
برای دریافت پاسخ این سوال که والدین چگونه میتوانند به تکفرزند خود در این زمینه از طریق بازی کمک کنند، بهسراغ دکتر سیدمحسن اصغرینکاح، استادیار دانشگاهفردوسیمشهد و متخصص روانشناسی حوزه کودکان میرویم. این روانشناس حوزه کودکان میگوید: موضوع تکفرزندی هم خود و هم پیامدهایش، مهم است و موضوعی است که از نظر روانشناختی و جامعهشناختی و فرهنگی میشود به آن
پرداخت.
دکتر اصغرینکاح میافزاید: کودکان وقتی تنها هستند فرصتهای بسیار زیادی از دست میدهند، اما زمانیکه آنها با بچههای دیگر بازی میکنند، فرصتی بهدست میآورند که به رشد آنها کمک میکند. روانشناسان به این مرحله، سکوسازی میگویند؛ یعنی وقتی بچهای کوچکتر با بچهای بزرگتر یا توانمندتر، به بازی میپردازد، مهارتها و تواناییها و شناخت و هیجانهایش، ضمن فعالیت مشترکی دارد، افزایش مییابد. بنابراین بچههای «تکفرزندی» از فرصتهای سکوسازی مهارتها، محروم میشوند.
این روانپزشک متخصص کودک میگوید: تکفرزندها در فرایند رشدشان معمولا در کانون توجه والدین هستند و بهطور معمول، والدین همه سرمایهگذاری عاطفی و روانی و هیجانی آنها روی یک فرد متمرکز میشود که خود آن فرزند ممکن است در زندگی به نبود تعادلهایی دچار شود.
وقتی محبتها و توجهها برای اوست، تصور میکند منحصربهفرد است و اینگونه بچهها تجارب ناموزونی بهدست میآورند، ولی بچههایی که چند فرزندی هستند و خواهر و برادر دارند، توجه والدین بین همه فرزندان توزیع میشود. بنابراین فرزندان آنها نیز میدانند با وضعیتها و کمبودهای واقعی که دیگران هم دارند، باید رشد کنند.
دکتر اصغرینکاح بیان میکند: اولین و ریشهایترین کار درباره پدرانومادران این است که به فکر این باشند با مدیریت و ایجاد فضای تربیتی مناسب بهمنظور رشد خود و اعتمادبخشی به خانوادهشان، با برنامهریزیهای مناسب اقتصادی و اجتماعی، فرزندانشان را دارای خواهر یا برادر کنند.
تعاملهای بین خواهر و برادر، هیچ مابهازایی ندارد
وی ادامه میدهد: پدرومادر تا آن زمانیکه میخواهند و وضعیت فراهم شود، هرچند دشوار است، باید خودشان را جای بچه نیامده قرار دهند و زمان بیشتری برای بودن با فرزند کنونیشان درنظر بگیرند و فرزند(فرزندان) خود را در فعالیتهای اجتماعی که در آپارتمان یا پارک است و محل بازی وجود دارد، بیشتر مشارکت دهند.
البته فراموش نشود اینها راهحلهای موقتی هستند؛ چون بودن برادران و خواهران در خانواده و تعاملها، مشارکتها، همکاریها و چالشهایی که با هم دارند، همه اینها جنبه رشد دارند و بچههایی که از این فضا در خانواده محروم هستند، تقریبا همانندی در زندگی مادی و اجتماعیشان پیدا نمیکنند. هرچند ممکن است در آپارتمان یا کلاس مهدکودک و در جاهای دیگر، همبازیهایی پیدا کنند، ولی این همبازیها موقتی هستند. برادرها و خواهرها در بیدار شدن، صبحانه خوردن، حاضرشدن، مهمانیرفتن و در همه اینها با هم تعامل دارندکه جانشین ندارد. بنابراین بهترین راهحل والدین تکفرزند این است که از تکفرزندی خارج شوند.
پدرومادرها باید مهارتهای فرزندپروری خود را افزایش دهند
این روانشناس کودک میگوید: پدرومادرها با برنامهریزی باید مهارتهای فرزندپروری و تحمل و بازدهی خود را افزایش دهند، از منافع زودگذر مادیشان بگذرند و بر تصورات نامناسب و پیشداوریهای نادرست که درباره فرزندآوری هست، غلبه کنند.
والدین فکر میکنند اگر فرزند بیاورند، از موهبتهای اجتماعی و پیشرفت بازمیمانند؛ درحالیکه ما افرادی سراغ داریم که با داشتن چند فرزند، به پیشرفتهای علمی و حرفهای و اجتماعی رسیدند.
دکتر اصغرینکاح اظهار میکند: ممکن است بعضی بگویند ما از نظر اقتصادی آمادگی نداریم فرزند جدیدی بیاوریم، اما بیشتر میبینیم کسانی که وضع مالی و ثبات شغلی بیشتری دارند و متخصصاند، بچههای کمتری دارند و تکفرزندند؛ درحالیکه کسانی که از نظر مالی و اقتصادی مقداری تواناییشان کمتر است، فرزندان بیشتری دارند و آنها را اداره میکنند.
دوست یا همسال
دکتر اصغرینکاح بیان میکند: راهحل این مسئله که بچههای تکفرزند در بیشتر مواقع، مهارتهای بازی را ندارند این است که به مسئله تکفرزندی، نگاه جدیدی شده و این چالش در خانوادهها حل شود.
راهحل موقتی آن این است که تکفرزندها در محیطهایی بتوانند فرصتهایی فراهم کنند تا با تکفرزندهایشان با هم بازیهای مشارکتی انجام دهند. اینها کمککنندههای موقتی است و دوست یا همسال، جای خواهر و برادر را برای رشد نمیگیرد و آن منافعی را که خواهر و برادرها در کوچکی با همدیگر دارند تامین نمیکند. البته والدین به آنچه توجه میکنند این است که فاصلههای مناسب بین تولد فرزندان بهتر است رعایت شود.
این روانشناس کودک میگوید: زمانی هست که فرزندی کوچک است و فرزندان بعدی با فاصله زیادی بهدنیا میآید؛ پدرومادرهایی که در آغاز زندگی هستند یا فرصت دارند، فاصلههای سنی دوسالونیم و چهارسال میتواند فاصلههای سنی خوبی باشد که بچهها، دنیای کودکیشان را با چند سال فاصله تجربه کنند.
منبع: روزنامه شهرآرا