ترسهای کودکانه؛ زیر ذرهبین
ترس، هیجانی طبیعی است که همه ما آن را بارها تجربه کردهایم. ترس اگرچه هیجانی ناخوشایند محسوب میشود و هیچکدام از ما دوست نداریم آن را بهمدت طولانی تجربه کنیم، اما نقش مهمی در ادامه حیات نوع بشر دارد. احساس ترس، هشدار یک خطر است و به ما کمک میکند خودمان را از خطر دور کنیم؛
بنابراین به حفظ بقا کمک میکند. اختلال ترس، یکی از اختلالات شایع کودکان است؛ به این شکل که کودک از شیء یا موقعیت خاصی میترسد و سعی میکند از آن اجتناب کند. این اجتناب به شکلهای مختلفی مثل گریهکردن، بدخلقیکردن، بهانهگرفتن، فاصلهگرفتن و... دیده میشود.
ترسهای شایع بهتدریج در جریان رشد از بین میرود
کودک در مسیر رشد خودش بهطور طبیعی ترسهایی را تجربه میکند. فائزه رئیسالمحدثین، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و تخصصی حوزه کودک و نوجوان در بررسی ترسهای شایع کودکان عنوان میکند: در دوران رشد، ترس بهعنوان هیجانی اصلی درحال شکلگرفتن است؛ در سهچهارسالگی ترس از تنهایی و تاریکی شیوع زیادی دارد. ترس از موجودات خیالی مثل هیولا و... در چهارسالگی معمولا دیده میشود. بچههای پنجساله از آسیبرسیدن به خودشان یا اطرافیان بیشتر میترسند. در ششسالگی عموما ترس از تنهاخوابیدن و ترس از دزد وجود دارد و... . اینها نمونههایی از ترسهای طبیعی هستند که بهتدریج در جریان رشد از بین میروند.
ترس، درگیری ذهنی برای کودک ایجاد میکند
ترس، زمانی بهشکل یک مسئله درنظر گرفته میشود که خارج از زمان مورد انتظار باشد (از کودکی ششساله انتظار نمیرود که از تاریکی بترسد)؛ دستکم بهمدت ششماه ادامه داشته باشد و در این مدت کمرنگ نشده باشد. معیار مهمتر، شدت علائم است؛ بهطوری که کارکرد طبیعی کودک را مختل کرده باشد یا درگیری ذهنی زیادی را برای او ایجاد کند. بههرحال ترس کودکان به خودی خود حائز اهمیت است و باید به ان توجه شود.
از اعتمادبهنفس کم تا وابستگی به والدین
ترس کودکان علل مختلفی دارد، مانند سیر طبیعی رشد که در بالا توضیح داده شد. تحقیقات نشان میدهد عوامل ژنتیک در این زمینه میتوانند نقش داشته باشند. ویژگیهای فردی مثل اعتمادبهنفس کم، توان جسمی کم، وابستگی به والدین و... با ترسها رابطه دارند. الگوهای رفتاری مشاهدهای عامل مهمی در ایجاد ترس محسوب میشوند، مثلا مادری که از گربه میترسد، بهراحتی میتواند این ترس را به کودکش یاد بدهد و تداعیهای ناخوشایند مانند اینکه گربهای به کودک آسیب زده و از آن به بعد دیدن گربه، آسیب ناخوشایند را تداعی میکند. گاهی هم ترس نماد اضطرابی کلیتر است و شروع آن همزمان با رویدادی استرسزا در زندگی مانند ازدستدادن دوستداشتنی کودک مانند پدربزرگش است.
رفتارهایی که باعث تشدید ترس میشود
خود والدین، در آن زمینه ترس حلنشده داشته باشند.
الگوی رفتار اجتنابی را به بچهها یاد بدهند (کودک یاد میگیرد هر زمان از چیزی ترسید، فرار کند)
اجتناب بچهها را تایید کنند (از مدرسه میترسد والدین اجازه میدهند چند روز مدرسه نرود)
کودک را بهسبب ترس، سرزنش، تحقیر یا مسخره کنند.
توجه و حمایت عاطفی زیادی در زمان ترس نشان میدهند (کودک را بغل میکنند، بهسرعت دور میکنند، امتیازاتی میدهند تا آرام شود و...)
بهعلت ترس از کودک، سلب مسئولیت میکنند و خودشان بهجای کودک کار را انجام میدهند (اگر از تاریکی اتاق میترسی من اسباببازیات را برایت میآورم)
راهکارهای مناسب برای کاهش ترس کودکان
عوامل نگهدارنده ترس را که در بالا توضیح داده شد، شناسایی و برطرف کنید.
سعی نکنید ترس را سریع از بین ببرید. بنابراین صبر و حوصله اهمیت زیادی دارد؛ ازطرفی عجلهکردن، خودش عامل اضطراب است.
کودک را با عامل ترسش مواجه کنید؛ البته بهطور تدریجی و پلکانی. طوری برنامهریزی کنید که در مراحل اول، ترس کمتری وجود داشته باشد و بهتدریج موقعیتهای جدیتر برنامهریزی شود، مثلا در ترس از تنهایی ابتدا به کودک یاد بدهید در اتاقش تنها باشد؛ در حالیکه در اتاق باز است، در مرحله بعد در اتاق بسته است، در مرحله بعد بهمدت پنجدقیقه در خانه تنها باشد، بهتدریج زمان را افزایش دهید. تمرینات مواجهه را بهطور منظم و پشتسرهم انجام دهید و فاصله زیاد بین مراحل، اثر مواجهه را کاهش میدهد.
در صورت امکان، در مراحل اول مواجهه کودک را همراهی کنید (مثلا کودکی که از تاریکی میترسد، در مراحل اول همراه با مادرش وارد اتاق تاریک میشود)
قبل از مواجهه، تنفس عمیق را با کودکتان تمرین کنید.
مواجهه کودک را تشویق کنید و پاداش دهید.
به رفتارهای شجاعانه دیگری که نشان میدهد، توجه کنید.
در نشاندادن رفتار مناسب الگو باشید.
به ترس، توجه افراطی نشان ندهید.
مهارت حل مسئله را به کودکتان یاد بدهید تا بهجای اجتناب، واکنشهای موثرتری به ترس نشان دهد.