محمد امین و دکتر سید موسی الرضا حسینی
تاحالا شده بابت اصلاح یک رفتار کودکتان کلی زحمت بکشید از مشاور کمک بگیرید کتاب بخوانید و راه حل های جور و واجور رو امتحان کنید ولی به نتیجه نرسید.بعدش خسته بشید و همین جور رهاش کنید به امان خدا.
قضیه دکتر رفتن محمد امین من هم از همین ماجراهاست.
محمد امین کم وزن به دنیا اومد حتی قادر نبود به خوبی شیربمکد.بزرگ نمایی های اطرافیان و پرستاران بیمارستان دلیلی شد که من هم حساس بشم و به دکتر های مختلف از بدو تولدش به عناوین مختلف مراجعه کنم.بگذریم بچه های اول همیشه حکم کاروزی را برای مادران جوان دارند.و خوش اقبال مادری که قبلا از روی دست اطرافیان موفقی کودکیاری یاد گرفته باشد.
درمشهد چند تا بیمارستان تخصصی کودک شبانه روزی هست.که مادر آماتوری مثل من اگه وقت و بی وقت بچه اش مریض شد بدون دغدغه نبود دکتربتواند فرزند دلبندش را به دکتر برساند.
که ار خدا تمنا دارم لباس سلامتی را بر قامت همه کودکان بی گناه بپوشاند تا گذرهیچ طفلی به این بیمارستان ها و نه هیچ بیمارستانی بخورد.
من به دکترهای زحمت کش و بعضا زحمت نکش حق می دهم که گاهی خسته شوند.ولی نه همیشه عصبانی و بداخلاق.
محمدامین ازهمان سه چهارماهگی نسبت به دکترشرطی شده بود.حتی اگر در یک فضای دیگری فردی را بالباس سفید می دید به شدت مضطرب می شد و گریه می کرد.
واز این بدتر داروهاش که دکتر میداد هم نمی خورد.
وازآن بدو بدتر زیربار خوردن قطره های مولتی ویتامین و آ.د هم نمی رفت و به هر ضربی می خواستیم دهانش کنیم زور لجبازی او بیشتربود.ونگران سلامتی جسمی و روانی اش بودم.
من برای این رفتارهایش هر راه حلی که به ذهنم می رسید و نمی رسید و مشاورم می گفت و نمی گفت و تو کتاب ها خونده بودم و نخونده بودم.انجام دادم.و به نتیجه ای مطلوب نرسیدم.و جنگ بین امین و دارو کم نشد.
اگر کسی خواست بهش میگم.
تا اینکه من با دکتر حسینی آشنا شدم.
بیش از یک سال می شه که مریضشون هستم.واسه یک سری مشکلات گوارشی و کبدی بعد زایمانم کلی دکتر عوض کردم.حتی تو مسافرت در شهرهای دیگه اگه دکتری می شنیدم خوبه میرفتم.ولی به نتیجه ای مطلوب نرسیدم.که بعد فهمیدم اونها تو تشخیص اصل موضوع اشتباه می کردند.
دکترسید موسی الرضا حسینی متخصص داخلی و فوق تخصص گوارش و کبد واندوسکپی اندوسونوگرافی هستند.ایشان را برادر عزیزم که درد مشترک داشتیم به من معرفی کرد.و الحمدالله بعد از یک سال حدود یازده بیماری ام توسط ایشان درمان شد البته بدون داروی شیمیایی. تشحیص بهترین دکترهای مشهد در مورد محمد امین حساسیت به ویتامین ث و حساسیت فصلی بود.پسرم ازیک سالگی از دوازده ماه شش ماهش آب ریزش بینی داشت.بدون علایم سرماخودگی و عفونت مجاری تنفسی. فکر میکنم ازهرکدام انواع داروهای ضد حساسیت از قبیل زادیتن سیتریزین ودیفن هیدرامین کتوتیفن وشربت آویشن .....دو سه شیشه مصرف کرد و به نتیجه نرسید.
تو این دوره های درمانی اتفاقی که افتاد محمدامین نازنین من دایم کسل و خواب آلود و بی حوصله شده بود و به من می چسبیدو حاصلش ناراحتی هردوی مابود.
یک روز دوباره که علایمش ظاهر شد با کمال اطمینان با تجربه ای که از دکتر داشتم امین روپیش دکتر حسینی بردم .
تشخیص ایشان حساسیت نبود.آقای دکتر استادیار دانشکده طب سنتی هستند.و برمبنای داروهای گیاهی و مزاج شناسی طبابت می کنند.
فرمودند هرگز بله هرگز از داروهایی که قبلاشیشه شیشه بهش می دادم دیگر برای کودکم استفاده نکنم که عوارض جانبی اش به فوایدش می چربد.
ایشان بحور آب گرم.وجود پیاز قطعه شده بالای رخت خوابش موقع خواب .خوردن شلغم و شیر و عسل را برای سرماخورده توصیه کردند.خوردن تخم مرغ آب پز نیم بند،حریره بادام با عسل و انگور و جوانه گندم رابرای تقویت جسمی کودکان ونخودو عصاره قلم گاوو پودرپوست تخم مرع بدون لایه نازک درون پوست برای قدکشیدن توصیه کردند.کندر را هم برای تقویت حافظه که مستلزم افراد باهوش است فرمودند.
البته ایشان داروهایی رو هم خاص مشکلات محمد امین تجویز کردند که عمومیت ندارد.
محمد امین فردای مراجعه به دکتراز وسط بازیش سراغم آمد و گفت مامان شربت آقای دکترم رو بده بخورم.از متعجب و خوشحال شدم.بعد ادامه داد مامان آقای دکتر دوبار گفت بیا جلو ببینمت من نرفتم دعوام نکرد.نگفت زودباش.آروم گوشیش رو گذاشت زیرلباسم .من دوسش دارم.جالب که پسرم اصلا شیر و عسل نمی خورد.خودش گفت شیر و عسل بدین خوب شم دکترگفته.و بدون هیچ مقاومتی قطره آ.د اش راخورد.بعد هرروز می گفت بریم پیش آقای دکتر می خوام ببینمش و درخریدی بامن خودجوش یک شکلات پذیرایی برای هدیه به دکتر انتخاب کرد.
در مراجعه بعدی از ثبات وزن پسرم شکابت کردم .ایشان فرمودند اگر خوراکش خوب است خوابش خوب است دفع روزی دوبارش خوب است و تحرکش مشکلی ندارد سالم است.مشکل دیگری جز تک فرزندی ندارد.مشکلش بدون خواهر و برادری است.
برای همین او دایم تودست و پای من است نه او از رابطه با من لذت می برد چون به جای هم بازی و برادرش مادرشم.ومن هم لذت نمیبرم چون ریشه اذیت هایش را بیماری می دانم هی رویش عیب می گذارم.ونمی فهمم او برای هم بازی پرپر میزند.
الان دیگر محمد امین همه علایقش را به دکتر نسبت می دهد تا زودتر برسد..مثلا نصف شب بیدارم می کند آقای دکتر گفته بستنی بخورم به من بستنی بده.می ریم بازار می گه آقای دکتر گفتند باید بازی کنم برام اسباب بازی بخرین و .....
به امید سلامتی روحی و جسمی همه انسان ها مخصوصا کودکان عزیز.
مصاحبه آقای دکتر را با موضوع جمعیت بیشتر سلامتی بیشتر را در پست بعدی می گذارم.بسیار خواندنی است از دستش ندهید.++