محمدامين محمديانمحمدامين محمديان، تا این لحظه: 13 سال و 14 روز سن داره

محمدامين، يه گل پسر، يه تاج سر

خیالبافی کودکان (2)/ جلــــوه های خيالبافي در افــــــراد

1392/12/15 18:23
395 بازدید
اشتراک گذاری

کودکان خیالباف این حالت خود را به صورت های گوناگون متجلی می سازند. شرح و بیان همه آنچه که در این رابطه قابل ذکرند میسر نیست، آنچه با رعایت اختصار می توان مطرح کرد بدین شرح است:

 

۱- به صــــورت تصــــورات:

 

افرادی که مبتلا به خیالبافی هستند تصوراتی دارند که برخی از آنها به قرار زیرند:

 

ــ تصور یک قهرمان شجاع، فردی ماهر با چهره ای قابل تحسین، بی نظیر و فوق العاده که همه مسائل و مشکلات او حل شده است و از عهدۀ همه مسئولیت ها برمی آید.

 

ــ تصور فردی مهم از تیپ مثلا" شاهزادگان که قادر به انجام فلان کار است و با اینکه می داند این تصور غیر واقعی است.

 

ــ تصور فــــردی متهم که دیگــــران می خواهند به حساب او برسند.

 

ــ تصور فردی مظلوم که مورد ستم و اجحاف قرار گرفته است.

 

ــ تصور فردی که اگر مثلا" جیب خرجی خود را خرج نکند و به کار اندازد صاحب میلیونها پول و مال خواهد شد.

 

ــ تصور فـــردی مهم که همه کار از او برمی آید و می تواند به مــوقعیتهای مناسبی برسد و قدرت همه کارها را دارد.

 

ــ تصـــور خلبانی که در آسمان در حال پرواز و مانور دادن است و دارد به نقاطی دور دست و رؤیائی سفر می کند.

 

ــ تصور فردی محبوب که همه دوست دارند او را در کنار بگیرند و وجود او را سبب سرور و شادمانی می دانند و برای او عظمتی قائلند.

 

 

 

۲- احساس آنها:

 

افراد خیالباف برای خود احساس ویژه ای دارند از جمله:

 

ــ احساس اینکه بیمارند و دیگران باید از او احوال پرسند و از او مراقبت نمایند.

 

ــ گاهــــی احساس می کند که مـــرده است و در عالم دیگــری در حال سیر است و مستحق رحمــت.

 

ــ زمانــی در عالم خیال خود را صاحب درد می داند و عملا" خویش را از جنب و جوش افتاده مـــی یابد.

 

ــ گاهـــی در عالم خیال دچار احساسات خصمانه نسبت به همه کسانی که نسبت به او بی مهری کرده اند.

 

ــ زمانی احساس ترس دارند و خیالبافی شان آنها را تحریک می کند که شبح هائی را در ذهن مجسم کرده و از ترس آن بگریزند.

 

ــ گاهی این احساس را دارند که همه حیوانات و گاهی همه کفش ها و لباس ها به صورت حیوان درآمده و می خواهند آنها را ببلعند.

 

ــ در مواردی احساس پرواز دارد که روی ابرها نشسته و در حال حرکت است.

 

 

 

۳- حالات آنهـــا:

 

کودکان خیالباف حالت عادی ندارند. گاهی چنان در خیال فرو میروند که با خود میگویند، میخندند، حرف میزنند و در این راه نیروی زیادی را مصرف میکنند.

 

ــ در عالم خیال به دیگران پرخاش کرده و یا در ذهن خود کسی را تنبیه می کنند و در حال انتقام گرفتن از او خود را در می یابند.

 

ــ در عالم خیال گاهی حالت امر و نهی می گیرند و زمانی حالت دلسوزی و حالت هیجان آمیز در این رابطه و از خود احساس رضایت دارند.

 

ــ در مواردی این حالت را به خود می گیرند که به ارضای امیال و تمنیات خود مشغولند و اسیر دنیای خویشند تا حدی که پذیرش واقعیت برایشان دشوار است.

 

ــ گاهی آنها حالت معاشرت و سخنگوئی با دیگران را یافته و در عالم خیال سرگرم صحبت و معاشرت با فردی موهوم می شوند.

 

 

 

۴- روحیه آنهــــا:

 

در حالت عادی کسل اند ولی در عالم رؤیا و خیالبافی شادند و خرسند. خیالبافی برای آنها پناهگاهی است که در سایه آن خود را شادان میسازند.

 

ــ بسیاری از آنها روحیه کودکانه دارند، به دروغگوئی معروف اند در حالیکه دروغ شان نوعی خیالبافی است که به صورت مرضی درآمده است.

 

ــ گاهی حالت خودستائی و به خود بالیدن دارند و کارها و افتخاراتی که ندارند به خود نسبت می دهند.

 

ــ روحبه شان روحیه ریاکاری، فخرفروشی، و همراه با پرگوئی و زمانی هم افسانه سازی است( که در این مورد بحث مستقلی خواهیم داشت ).

 

ــ روحیه موفقی برای خود پدید می آورند از آن بابت که در دنیای غیر واقعی خود را به همه آرزوهای خود دست یافته می دانند و جای و مقام و لذتی خیالی برای خویش فراهم می سازند. در عالم خود فرو می روند و با خیال خویش خود را سرگرم می کنند و برای خود موجبات غرور و خودبزرگ بینی را تهیه می بینند.

 

 

 

۵- در روابط:

 

اینگونه افراد به خود و دنیای خویش سرگرم اند. و بدین نظر ارتباط چندانی با دیگران ندارند و اگر هم زمینه ای برای ایجاد رابطه فراهم شود این امر آنان را خرسند نمی سازد.

 

ــ گاهی برای خود همبازی های خیالی تصور کرده و حتی به آنها نام و شخصیت خیالی می دهند و اعمال و صفات خاصی را به او نسبت می دهند.

 

ــ نیاز به فردی یا شیئی دارند که نقش مستمع را برای آنها بازی کند و مطلب شان را بشنود و این خود وسیله ای برای سرگرمی است.

 

ــ به سختی می توانند با مردم درآمیزند و مشکلات زندگی مردم را حل کنند. نقشه های افراطی و خیالی دارند که با واقعیت تطابق ندارد.

 

ــ و بالاخره خیالبافی به حقیقت وسیله ای است برای قطع رابطه با افراد و پدیده ها به گونه ای که تدریجا" از همه می گسلند و تنها به خود و اشیاء خود می پردازند.

 

 

 

تحلیـــل این جلـــــوه ها

 

جلوه های فوق نشان دهنده میلی ناهشیار به حل و رفع مشکلات، و برون ریزی نگرانی ها و در کل تخلیه خویش است. صورت های ذهنی که آنان برای خود درست می کنند ممکن است دارای ارتباط منطقی بوده و از واقعیت به دور باشند. جلوه های فوق در آدمی نشان میدهد که او چه می خواهد، از چه چیزهائی رنج می برد، چه مسائلی در ذهن او به عنوان مسائل اصلی و اساسی مطرح است اینان مصداق این نیم بیتی هستند که: شتر در خواب بیند پنبه دانه. در مواجهه با واقعیت ها ناتوانند و بدین نظر در عالم خیال خود را سرگرم حل مشکل و خود را در آن موفق و پیروز به حساب می آورند. خیالبافی ها اگر مکرر و پی در پی با شند مبین احتیاجات شدید و ناراحتی های شخص است و هنوز یاد نگرفته است که چگونه با مشکلات کنار بیاید و به چه صورتی آنها را حل کند و ضروری است به او رسیدگی شود.

 

 

 

مـــــوارد بـــــــــروز آنهــــــــا

 

بر این اساس که تصویر شد نیکو پیدا است که خیالبافی در چه مواقعی بروز می کند. در عین حال یادآور می شویم بروز آن در موارد زیر بیشتر است:

 

ــ در موردی که جهان حقیقی برای کودک بیش از حد تیره و غم انگیز باشد و او قادر به دریافت و تلقی درست از این جهان نباشد.

 

ــ زمانی که او از چیزی چون غذا، محبت، حمایت، امنیت و ... محروم باشد بخواهد آن را به دست آورد.

 

ــ در مواقعی که شدیدا" خشمگین شود و راه چاره را بر خود سد ببیند.

 

ــ زمانی که شوق به برتری جوئی در او اوج گیرد و مقاصدی لذت آور را در روان تعقیب کند.

 

ــ هنگامیکه نمره خوبی بگیرد ولی آنرا در دیگران نبیند.

 

ــ در مـــواردی که ترس و اضطراب و تعارض او را به زانو درآورد.

 

ــ زمانی که مورد تجاوز و تعدی قرار گیرد و راهی برای نجات پیدا نکند.

 

ــ موقعی که آدمی نتواند خود را با اصول و ضوابط درخواست شده منطبق سازد و یا نتواند به گونه ای طبیعی امیال و آرزوهایش را برآورده کند.

 

ـ زمانیکه والدین خود را در حال درگیری و نزاع مداوم ببیند و موقعیت خود را خطرناک احساس کند.

 

ــ هنگامی که همبازی ندارد و در محیط خانواده تنها و فرزند یکدانه است.

 

ــ و بالاخره زمانیکه دچار اختلال روانی شده و تعادل خود را از دست داده باشد.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)